جدول جو
جدول جو

معنی مال محمد صالح - جستجوی لغت در جدول جو

مال محمد صالح
(مَ)
قریه ای است در شش فرسنگی جنوب شول گپ. (از فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ)
محمد صالح، به مناسبت نام خویش صالح تخلص میکرد. وی پسر امیر نورسعید جملهالملک و صاحب اختیار خانه سلطان ابوسعیدمیرزاست که بغایت مردی بدفعل و بدخوی بود، اما محمد صالح جوانی ملایم بود و اطوار او به افعال پدر نمی مانست، و در طبع او بسی دقت و چاشنی هست و در خط نیز خالی از قابلیتی نیست. این مطلع از اوست:
نیم آشفته گر پوشید کاکل ماه تابانش
چه غم از تیرگی ّ شب چو باشد صبح پایانش.
(از مجالس النفائس ص 110).
مترجم همین کتاب افزاید که: حضرت میر در ذکر مشارالیه لطفهانموده اند. اگرچه در اوائل نیک بوده اما اواخر روش پدر پیش گرفت، بدفعلی از مردم خوش طبع نکو نیست. از اوست این مطلع:
چند روزی که غمت مونس جان بود مرا
خاطر جمع و دل شاد همان بود مرا.
و رجوع به آتشکدۀ آذر ص 16 شود
لغت نامه دهخدا